تمایل-زیانبار-اکتفا-کردن-به-کلینیکهای-کاردرمانی
همیشه در اولین جلسات ارزیابی مراجعان یکی از نکاتی که حتما در مورد آن با خانواده و همراهان کودک در میان میگذارم، اهمیت مشارکت خانواده در پیگیری برنامه درمان توانبخشی در منزل است.
اما در روند درمان متاسفانه علیرغم تاکیدهای مکرر اهمیت این وجه مهم درمان توانبخشی به فراموشی سپرده میشود.
مایلم در این یادداشت کوتاه توجه شما را به درمان توانبخشی فراتر از کلینیکها و اتاقهای درمان معطوف کنم و دوست دارم شما را متوجه مضرات تمایل زیانبار اکتفا کردن به کلینیک جلب کنم.
زمانی که یک خانواده بعد از چند ماه درمان توانبخشی و جلسات فشرده کاردرمانی و گفتاردرمانی و آموزش و … به ناگاه دچار یاس و ناامیدی میشود، همیشه یاد این نکته میافتم که مگر واقعا چقدر از زندگی واقعی که قرار است برای این کودک دارای مشکل رشدی اتفاق بیفتد با برنامههای درمانی کلینیکها منطبق است؟
چرا والدین بعد از یک مدت احساس میکنند که صِرف وقت گذاشتن برای آوردن و بردن کودک به کلینیک و هزینه کردن برای جبران تاخیرها و کمتوانیهای کودک کافی است؟
آیا صرف تکرار برنامههای درمانی در منزل کودک را آماده ورود به جامعه با وجود کمتوانیها میکند؟
یکی از اصولی که در توانبخشی وجود دارد و رشته کاردرمانی به صورت ویژه به آن میپردازد، تلفیق برنامه درمانی با فعالیتهای روزمره زندگی فرد است.
یعنی والدین باید با یادگیری اصول درمانی و هماهنگی برنامههای منزل با کاردرمانگر کودکشان، سعی کنند بازیها و کارهایی که کودک در منزل به آنها علاقه دارد را با برنامه درمانی او تلفیق کنند تا کودک در محیط طبیعی زندگی خودش و متناسب با نیازهای بافت فرهنگی و اقلیمی خاص خودش رشد کند و محدودیتهایش کمتر شود.
این امر فواید زیادی دارد که ازجمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱٫ کودک انگیزه کافی را خواهد داشت چون با محیط آشناست و برنامه براساس علایق و نیازهایش طرحریزی شده است.
۲٫ فشار اضافی برای انجام تمرینات و کارهایی که نه برای کودک و نه برای خانواده معنیدار نیست از روی والدین برداشته میشود.
مثلا اگر مادر قرار است نشستن را با کودکش تمرین کند و کودک به مشارکت در آشپزی با مادر علاقه دارد، مادر میتواند به گونهای تمرین را با مشورت کاردرمانگر تغییر دهد که ضمن انجام کارهای منزل( آشپزی) کودک هم تمرینش را انجام دهد.
۳٫ کودک یاد میگیرد که در محیط زندگی واقعی کمکم باید مسئولیت امور روزمره را برعهده بگیرد، در کنار اینها به مرور با رشد مهارت حل مسئله فرامیگیرد که چگونه بر محدودیتها غلبه کند و برای آنها راهحل پیدا کند.
و… .
با وجود تاکید به همه این موارد متاسفانه بسیاری از والدین علاقه عجیبی به افزایش تعداد جلسات درمانی در کلینیکها و انجام ندادن برنامههای درمانی در منزل دارند و این تمایل زیانبار هرچند ممکن است بسیاری از مهارتهای کودک را رشد دهد، اما هماهنگی و سنخیت این مهارتها با نیازهای محیط واقعی کودک متاسفانه کم است.
این تمایل زیانبار نوعی مسئولیتگریزی و فرار از وقت گذاشتن و فکر کردن برای کار کردن در منزل با کودک را در دل خود داراست.
از سوی دیگر همین تمایل هزینههای اضافی را به خانواده تحمیل میکند که آن هم به نوبه خود حواشی خانواده را زیاد میکند.
در خانوادههایی که این مشاورهها را از ما میپذیرند و آنها را همراه با خلاقیت خود درمنزل اجرایی میکنند، حس خوشایند بیشتری هم در کودک و هم در اعضای خانواده برای کار در منزل وجود دارد و تا حدودی گزارشاتی مبنی بر کاهش فشار جسمی و روانی بر روی والدین هم گزارش شده است.
هروقت که بدون درخواست تیم درمان تمایلتان برای حضور در کلینیکهای توانبخشی بیشتر شد با خودتان خلوت کنید و ببینید آیا این واقعا نیاز کودکتان است یا نیاز خودتان!!!
اگر دوست داشتید مطالب بیشتری در مورد چگونگی کمک به کودکتان یاد بگیرید ما به شما کتاب کودک توانمند من را پیشنهاد میکنیم.
برای مطالعه چند مقاله از این کتاب و آشنا شدن بیشتر با آن بر روی دکمه زیر کلیک کنید:
میخواهم با کتاب کودک توانمند من بیشتر آشنا شوم