چند کاردرمانگر یا فقط یکی؟!
هر کلینیک توانبخشی را یک مدیر اداره میکند که معمولا با تجربهترین فرد حاضر در مجموعه درمانی آن مرکز است. بعضی از مواقع نیاز است که کاردرمانگرهای مختلف بر روی جنبههای رشدی خاص کودک به صورت تخصصی کار کنند. بسته به اینکه کودک به کدام یک از این خدمات نیاز دارد مدیر کلینیک تصمیم میگیرد که هر کودکی از خدمات چه درمانگرانی استفاده کند. گاهی هم در کلینیکهای توانبخشی پیش میآید کودک فقط به یک زمینه از خدمات کاردرمانی احتیاج دارد، اما همچنان از درمان چندین کاردرمانگر استفاده میشود. در اینگونه موارد خانوادهها باید دلیل این مسئله را از مدیر کلینیک جویا شوند.
در واقع برای این مسئله نمیتوان معایب و مزایای روشن و قطعی بیان کرد. مناسب بودن یا مضر بودن این روند درمانی به عوامل بسیار گوناگونی بستگی دارد. در ذیل سعی میکنیم به صورت عمومی به یک سری از معایب و مزایای این رویکرد اشاره کنیم:
مزایا:
۱. با توجه به طولانی بودن فرایند درمان در اکثر مواقع کودکان به درمانگران خود وابسته میشوند. اما وقتی کودک چندین درمانگر دارد این میزان وابستگی به یک درمانگر خاص کمتر شده و اگر مشکلی برای یکی از آنها پیش بیاید، درمان کودک مختل نمیشود و یا به تعویق نمیافتد.
۲. هر درمانگری بسته به تجربه خود دید متفاوتی نسبت به درمان دارد. البته این دید متفاوت در اصول درمانی نیست. زیرا این اصول یک سری قوانین مشخص و روتین علمی میباشد. اما گاهی درمانگر بنا به تجربه شخصی خود یک روش را به شیوهای متفاوت اجرا میکند و از آن نتایج بهتری میگیرد.
در اینگونه مواقع کودک با دریافت درمان از درمانگران با دیدگاههای متفاوت، از درمان کاملتری بهرهمند خواهد شد. در واقع وقتی چند نفر به یک موضوع خاص توجه میکنند ابعاد مختلفی از آن را مورد توجه قرار میدهند و نهایتا خروجی کار جامعتر و بهتر خواهد بود.
۳. والدین کودکان وقتی از چندین مشاوره بهرهمند میشوند( به شرط اینکه همراستا و هماهنگ باشند) میتوانند دیدگاه وسیعتر و جامعتری نسبت به فرایند توانبخشی و انجام امورات درمانی در منزل پیدا کنند.
بسیاری از والدین به جای پیدا کردن یک تیمدرمانی منسجم و هماهنگ در یک کلینیک خوشنام و حرفهای، کودک را به چند کلینیک مجزا میبرند. این کار انرژی روانی، فیزیکی و مالی زیادی را از شما و کودکتان میگیرد و در اکثر مواقع هم نتیجه مطلوبی به همراه ندارد!
معایب:
۱. وقتی یک درمانگر به صورت مداوم و در جلسات متعدد با کودک کار میکند به جزئیات بیشتری در مورد شرایط کودک و همچنین اثرگذاری درمانهای گوناگون بر وی، پی میبرد و همچنین روش ارتباطی بهینهای را برای ارائه مشاوره به خانواده پیدا میکند.
اما وقتی کودک از چندین درمانگر برای دریافت خدمات کاردرمانی استفاده میکند عمق آگاهی درمانگران به شرایط کودک کاهش پیدا میکند. البته اگر سیستم گزارشنویسی و ثبت جزئیات جلسات درمان به صورت مناسبی در کلینیک انجام شود، این مشکل مرتفع میشود.
۲. امکان دارد اگر هماهنگی مناسبی بین این درمانگران صورت نگیرد در زمینههای مختلف همپوشانی و دوبارهکاری پیش بیاید و انرژی و وقت کودک تلف شود و یا حتی تناقضهایی در گفتهها و درمانهای درمانگران وجود داشته باشد که خانواده را دچار سردرگمی کرده و روند درمان را با اختلال مواجه کند.
۳. کودک وقتی با یک درمانگر کار میکند، بعد از مدتی احساس امنیت مناسبی را در زمان حضور در اتاق درمان تجربه میکند. اما وقتی تعداد درمانگران افزایش پیدا میکند، ممکن است میزان و عمق احساس امنیت کاهش پیدا کند و بازدهی جلسه را تحت تاثیر قرار دهد.
البته این مسئله هم بسیار نسبی است و اگر درمانگران از مهارتهای ارتباطی مناسبی برخوردار باشند مسئله مرتفع میشود.
بعضی مواقع پیش میآید که یک خانواده از خدمات چندین کلینیک استفاده میکند در این موارد بهتر است تمام اعضای تیم درمان کودک در جریان سایر برنامههای درمانی باشند تا موارد گفته شده پیش نیاید و تیم درمان، هماهنگی مناسبی با هم داشته باشند.